عاشقانه های من و تو
❤❤ しѺ√乇 ❤❤
ای عشق از ماندن بگو از ساختن بگو گفتی رسوا شو ! شدم . . . جان خواستی جان دادم دل خواستی دل دادم ای عشق از ماندن بگو دلم از تو خیری ندید از تو شادی ندید ای عشق ویرانم کردی
سهم من از دوست داشتن یک کوه غم بود دلم از کاه شد دیگر جا برای کسی نیست روی دلم پا نزارید انتهای این کوچه بن بست است دلت رو بردارو برو دیگر به هیچ سازت نمیرقصم بس است بازیچه بودن دست تو سر به بیابان میگذارم
صفحه قبل 1 صفحه بعد موضوعات آخرین مطالب پیوندهای روزانه نويسندگان |
||
![]() |